سفرنامه قاسم ملا در محرم 97 (23)
5 شنبه 29 شهریور و دهم محرم
عاشورا در بهمن آباد و یادی از چاوشگران
امروز عاشوراست روز عطش و آتش و آفتاب، روزی که حسین بود و ایمان بود ولی آب نبود،روز تنهایی و طنین صدایی تا ابدیت، روز حیرت و غارت و غرور، روز عاشورا و شط فرات و آب روان و در این سو مشک های خالی و بی آبی و العطش.و ...در چنین روزی است که حتی جن و ملک نیز نام حسین را فریاد می کنند و مانیز بنا به سنت حسنه ای که از اجدادمان به ارث برده ایم همچون سال های قبل، زن و مرد و خرد و کلان خانه های خود را به قصد شرکت در مراسم عزاداری و گرامیداشتِ عاشورا ترک کردیم،در هیئت ها گرد هم آمدیم و در قالب دسته ی سینه زنی و زنجیز زنی به سوی بارگاه امام زاده ها حرکت کردیم .
امروز بامداد 5 شنبه است 29 شهریور روز عاشورا، بر گزاری زیارت عاشورا به معنای آغاز و شروع برنامه های امروز است ولی سینه زدنِ دورِ علم و حسن حسین گفتن، سنت و میراثِ دیرینه و بجا مانده از نیاکان مان است که با جان و دل آن را پاس می داریم ولی هر وقت، سینی زنیِ دور علم و حسن حسین گویان به اوج می رسد دلتنگِ عزیزان سفر کرده و چاوشگرانی می شویم که صدای گرمشان برای همیشه خاموش شد و در چنین روزی جای خالیِ مرحوم شدگان،حاج غلامحسین، محمد کربلایی رمضان،حاج ابوالقاسم ،مرتضی ذاکری، مجتبی ذاکری، حسن حاج اسماعیل، فتح الله، حاج حسین و ملا رمضان، بدیهی است و در اوج و شور سینه زنی خود به خود نبودشان یا به عبارتی دردِ نبودنشان احساس می شود...
ادامه دارد